چطور در یک رابطه با فردی که از ابراز احساساتش جلوگیری میکند، کنار بیاییم؟
داشتن رابطه با کسی که در بیان احساساتش مشکل دارد میتواند چالشبرانگیز باشد. ممکن است احساس کنید که به اندازه کافی به او نزدیک نیستید یا نمیتوانید به درستی او را درک کنید. اما با کمی صبر، درک و تلاش، میتوانید این چالش را پشت سر بگذارید و رابطهای سالم و پایدار داشته باشید. در این مقاله، 18 نکته برای کمک به شما در برقراری ارتباط موثرتر با شریک عاطفیتان که در ابراز احساساتش مشکل دارد، ارائه میدهیم:
- ✳️
صبور باشید:
تغییر رفتار و عادتها زمان میبرد. به شریک زندگیتان فرصت دهید تا به تدریج راحتتر احساساتش را بیان کند.
- ✳️
درک کنید که چرا او احساساتش را پنهان میکند:
ممکن است دلایل مختلفی وجود داشته باشد، از جمله تجربیات گذشته، ترس از آسیبپذیری، یا الگوهای رفتاری آموخته شده در کودکی. - ✳️
قضاوت نکنید:
به جای انتقاد یا سرزنش، سعی کنید با همدلی و درک به او گوش دهید.

- ✳️
فضای امنی ایجاد کنید:
به او نشان دهید که میتوانید به او اعتماد کنید و او را بدون قید و شرط بپذیرید. - ✳️
سوالات باز بپرسید:
به جای سوالاتی که جواب بله یا خیر دارند، سوالاتی بپرسید که او را تشویق به صحبت کردن کنند. مثلاً بپرسید: “امروز چه احساسی داری؟” به جای “خوبی؟” - ✳️
به زبان بدنش توجه کنید:
گاهی اوقات، افراد ناخودآگاه از طریق زبان بدن خود احساساتشان را نشان میدهند. - ✳️
احساسات خودتان را بیان کنید:
با بیان احساسات خودتان، به او نشان میدهید که ابراز احساسات اشکالی ندارد و حتی مفید است. - ✳️
الگو باشید:
با رفتار خودتان، به او نشان دهید که چگونه میتوان به طور سالم احساسات را ابراز کرد. - ✳️
انتظارات واقعبینانه داشته باشید:
انتظار نداشته باشید که او یک شبه تغییر کند. - ✳️
با یکدیگر فعالیتهای مشترک انجام دهید:
انجام فعالیتهای مشترک میتواند به ایجاد صمیمیت و نزدیکی بیشتر کمک کند. - ✳️
از او تعریف و تمجید کنید:
وقتی او تلاش میکند احساساتش را بیان کند، او را تشویق کنید. - ✳️
حد و مرز تعیین کنید:
اگر رفتار او برای شما آزاردهنده است، به طور قاطع و محترمانه حد و مرز تعیین کنید. - ✳️
به خودتان اهمیت دهید:
از خودتان مراقبت کنید و به نیازهای خودتان توجه کنید. - ✳️
از یک مشاور کمک بگیرید:
اگر نمیتوانید به تنهایی این مشکل را حل کنید، از یک مشاور متخصص کمک بگیرید. - ✳️
شنونده فعال باشید:
تمام حواستان را به او بدهید و نشان دهید که به حرفهایش گوش میدهید. - ✳️
احساساتش را تایید کنید:
حتی اگر با احساساتش موافق نیستید، آنها را تایید کنید و به او نشان دهید که درکش میکنید. مثلاً بگویید: “میفهمم که چرا ناراحت هستی. “ - ✳️
از سرزنش و انتقاد خودداری کنید:
این کار فقط باعث میشود او بیشتر در لاک خود فرو برود.
مهمترین چیز این است که هر دو طرف در این رابطه احساس امنیت و احترام داشته باشند. اگر این احساسات وجود داشته باشند، ابراز احساسات نیز آسانتر خواهد بود.
1. درک کنید که چرا این اتفاق میافتد.
ممکن است شریک زندگی شما در خانوادهای بزرگ شده باشد که احساسات در آن سرکوب میشده یا به دلیل تجربههای تلخ گذشته، از آسیبپذیر بودن میترسد. سعی کنید در مورد گذشته و تجربیات او صحبت کنید. این کار میتواند به درک بهتری از رفتار او منجر شود. گاهی اوقات، درک این موضوع به زمان نیاز دارد. صبور باشید و به او فرصت دهید تا خودش را نشان دهد. از قضاوت کردن او بپرهیزید. قضاوت کردن باعث میشود بیشتر در لاک خود فرو رود. در عوض، سعی کنید فضایی امن و حمایتی برای او ایجاد کنید.
2. صبور باشید.
تغییر عادات و الگوهای رفتاری که ریشه در گذشته دارند، زمانبر است. ناامید نشوید و به شریک زندگیتان فرصت دهید تا پیشرفت کند. توقع نداشته باشید که یکباره به فردی کاملاً احساساتی تبدیل شود. تغییر تدریجی است. پیشرفتهای کوچک را جشن بگیرید. این کار او را تشویق میکند به مسیر خود ادامه دهد. در طول این مسیر، صبورانه به حرفهای او گوش دهید و سعی کنید او را درک کنید. هرگز او را مجبور به ابراز احساسات نکنید. این کار نتیجه معکوس خواهد داشت. به او زمان و فضا بدهید تا به روش خودش با احساساتش کنار بیاید.
3. ارتباط باز و با صداقت داشته باشید.
در مورد نیازهای خودتان و انتظاراتی که از رابطه دارید، با او صحبت کنید. این کار به او کمک میکند تا بفهمد چه چیزی برای شما مهم است. احساسات خودتان را به طور واضح و مستقیم بیان کنید، اما از سرزنش کردن یا انتقاد کردن خودداری کنید. مثلاً به جای اینکه بگویید “تو هیچ وقت احساساتت رو نشون نمیدی!”، بگویید “احساس میکنم وقتی احساساتم رو باهات در میون میذارم، تو از من دور میشی. ” به حرفهای او با دقت گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید. از سوء تفاهمها دوری کنید. هر سوالی که دارید، بپرسید. در مورد احساساتتان در رابطه با این موضوع صحبت کنید و از او بخواهید تا او هم نظراتش را بیان کند. این گفتگوها باید در فضایی آرام و بدون تنش انجام شود.
4. به او فشار نیاورید.
مجبور کردن او به ابراز احساسات نه تنها کمکی نمیکند، بلکه باعث میشود بیشتر در لاک خود فرو رود. به جای فشار آوردن، سعی کنید فضایی امن و صمیمی ایجاد کنید که در آن احساس راحتی کند. به او نشان دهید که شما او را بدون قید و شرط دوست دارید و نیازی نیست برای جلب توجه شما، تغییر کند. فشار آوردن باعث میشود او احساس کند که باید به اجبار چیزی باشد که نیست. این فشار میتواند باعث اضطراب و استرس در او شود. به او زمان بدهید تا به تدریج و با سرعت خودش، احساساتش را ابراز کند.
5. همدلی نشان دهید.
به او نشان دهید که درک میکنید ابراز احساسات برایش دشوار است و شما او را قضاوت نمیکنید. همدلی کردن به معنای تایید رفتار او نیست، بلکه به معنای درک و پذیرش او به عنوان یک انسان است. وقتی او احساس کند که درک میشود، راحتتر میتواند به شما اعتماد کند و احساساتش را با شما به اشتراک بگذارد. به او بگویید که میفهمید چه احساسی دارد، حتی اگر نتوانید کاملاً آن را درک کنید. از عباراتی مانند “به نظر میرسه خیلی ناراحتی” یا “میتونم تصور کنم که چقدر سخت بوده” استفاده کنید. همدلی کلید ایجاد یک رابطه قوی و صمیمی است.
6. به زبان عشق او توجه کنید.
افراد مختلف به روشهای متفاوتی عشق خود را ابراز میکنند و دریافت میکنند. زبان عشق شریک زندگی خود را شناسایی کنید و سعی کنید با او به همان زبان صحبت کنید. ممکن است او نتواند به راحتی احساساتش را با کلمات بیان کند، اما با انجام کارهای محبتآمیز یا اختصاص دادن وقت به شما، عشق خود را نشان دهد. پنج زبان عشق عبارتند از: کلمات تاییدی، اختصاص دادن وقت، دریافت هدیه، انجام کارهای محبتآمیز و تماس فیزیکی. با شناخت زبان عشق او، میتوانید بهتر درک کنید که چگونه عشق خود را ابراز میکند و چگونه میتواند عشق شما را دریافت کند. با شناخت تفاوتها، میتوانید رابطه خود را قویتر و صمیمیتر کنید.
7. الگو باشید.
با ابراز با صداقت و سالم احساسات خودتان، به او نشان دهید که آسیبپذیر بودن اشکالی ندارد و حتی میتواند به صمیمیت بیشتر منجر شود. به او نشان دهید که چگونه میتوانید احساسات خود را به طور سازنده مدیریت کنید و با دیگران به اشتراک بگذارید. وقتی او ببیند که شما به راحتی احساسات خود را بیان میکنید، ممکن است کم کم تشویق شود تا او هم همین کار را انجام دهد. البته مراقب باشید که بیش از حد احساساتی نشوید و او را تحت فشار قرار ندهید. هدف شما این است که یک الگو باشید، نه اینکه او را مجبور به تقلید از خودتان کنید. با نشان دادن یک الگوی سالم، میتوانید به او کمک کنید تا به تدریج و با سرعت خودش، احساساتش را ابراز کند.
8. ارتباط غیرکلامی را تقویت کنید.
گاهی اوقات، ابراز احساسات از طریق کلمات دشوار است. در این مواقع، ارتباط غیرکلامی میتواند بسیار موثر باشد. تماس چشمی، لمس کردن، در آغوش گرفتن، و لبخند زدن میتواند بدون نیاز به کلام، احساسات شما را به شریک زندگیتان منتقل کند. به زبان بدن او توجه کنید. ممکن است بتوانید از طریق زبان بدن او، احساساتش را بهتر درک کنید. مثلا اگر شانههایش افتاده است یا سرش را پایین انداخته است، ممکن است ناراحت باشد. با بهرهگیری از ارتباط غیرکلامی، میتوانید به او نشان دهید که به او اهمیت میدهید و به احساساتش توجه میکنید. این کار به او کمک میکند تا احساس امنیت و آرامش بیشتری داشته باشد.
9. فعالیتهایی را با هم انجام دهید که به ابراز احساسات کمک میکنند.
تماشای فیلمهای احساسی، خواندن کتابهای الهامبخش، گوش دادن به موسیقی، یا انجام فعالیتهای هنری میتواند به او کمک کند تا با احساساتش ارتباط برقرار کند و آنها را ابراز کند. با هم به کنسرت بروید، در یک کلاس رقص شرکت کنید، یا به یک سفر ماجراجویانه بروید. این فعالیتها میتواند به ایجاد خاطرات مشترک و افزایش صمیمیت در رابطه شما کمک کند. مهم این است که فعالیتهایی را انتخاب کنید که هر دو از آنها لذت ببرید و احساس راحتی کنید. هدف این است که فضایی را ایجاد کنید که در آن ابراز احساسات آسانتر شود. این فعالیتها میتواند به او کمک کند تا با جنبههای مختلف احساساتش آشنا شود. هدف این است که به او کمک کنید تا احساساتش را به روشی سالم و سازنده ابراز کند.
10. از یک متخصص کمک بگیرید.
اگر احساس میکنید که نمیتوانید به تنهایی این مشکل را حل کنید، از یک مشاور یا رواندرمانگر متخصص در زمینه روابط کمک بگیرید. مشاوره میتواند به هر دو نفر شما کمک کند تا بهتر همدیگر را درک کنید و رابطه خود را بهبود بخشید. گاهی اوقات، حضور یک شخص ثالث بیطرف میتواند به حل مشکلات کمک کند. مشاور میتواند فضایی امن و حمایتی را فراهم کند که در آن هر دو نفر بتوانند احساسات خود را به طور آزادانه و با صداقت بیان کنند.
11. مراقب سلامت روان خود باشید.
وقت خود را با دوستان و خانواده بگذرانید، به فعالیتهایی که از آنها لذت میبرید بپردازید، و به اندازه کافی استراحت کنید. اگر احساس میکنید که تحت فشار هستید، از یک دوست، عضو خانواده یا مشاور کمک بگیرید. اگر شما از نظر عاطفی و روانی سالم باشید، میتوانید بهتر از شریک زندگی خود حمایت کنید.
12. محدودیتها را تعیین کنید.
اگر نیازهای عاطفی شما در رابطه برآورده نمیشود و شریک زندگیتان هیچ تلاشی برای تغییر رفتار خود نمیکند، باید محدودیتها را تعیین کنید. به او بگویید که چه چیزی را میتوانید تحمل کنید و چه چیزی را نمیتوانید. اگر او حاضر به همکاری نیست، باید در مورد آینده رابطه خود تجدید نظر کنید. تعیین محدودیتها به این معنا نیست که شما او را دوست ندارید. بلکه به این معناست که شما به خودتان و نیازهایتان احترام میگذارید. اگر او به طور مداوم از ابراز احساسات خود جلوگیری میکند و این موضوع به شما آسیب میزند، باید از خودتان محافظت کنید. محدودیتها به او کمک میکند تا بفهمد که رفتارش چه تاثیری بر شما دارد.
13. به دنبال نشانههای پیشرفت باشید.
حتی کوچکترین تلاشها برای ابراز احساسات را هم تشویق کنید. این نشان میدهد که شما به تلاشهای او توجه میکنید و از او قدردانی میکنید.
اگر او برای اولین بار احساسات خود را به شما میگوید، حتی اگر خیلی کوتاه و مختصر باشد، به او بگویید که چقدر از این کار او خوشحال هستید. این تشویقها میتواند به او کمک کند تا احساس امنیت بیشتری کند و به تلاش خود ادامه دهد. با تشویق کردن او، میتوانید به او انگیزه دهید تا به جلو حرکت کند. پیشرفتهای کوچک را جشن بگیرید و به او نشان دهید که به او ایمان دارید.
14. در مورد انتظارات خود واقعبین باشید.
توقع نداشته باشید که شریک زندگیتان یکباره به فردی کاملاً متفاوت تبدیل شود. تغییر زمان میبرد و همه افراد با سرعت یکسانی پیشرفت نمیکنند. اگر او به طور کلی فردی درونگرا و کمحرف است، توقع نداشته باشید که به یک فرد برونگرا و پرحرف تبدیل شود. به جای تمرکز بر تغییر دادن او، بر پذیرش او به عنوان یک فرد منحصربهفرد تمرکز کنید. با پذیرش شریک زندگی خود به همان شکلی که هست، میتوانید رابطه سالمتر و شادتری داشته باشید.
15. از مقایسه خود با دیگران خودداری کنید.
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران میتواند بسیار مضر باشد. هر رابطهای منحصر به فرد است و دارای چالشها و مزایای خاص خود است. به جای مقایسه خود با دیگران، بر بهبود رابطه خود با شریک زندگیتان تمرکز کنید. با تمرکز بر نقاط قوت و تلاش برای حل مشکلات، میتوانید رابطه سالمتر و شادتری داشته باشید. مقایسه کردن فقط باعث ناامیدی و نارضایتی میشود.
16. زمانی را به خودتان اختصاص دهید.
وقتی با فردی در ارتباط هستید که از نشان دادن احساساتش اجتناب میکند، باید برای خودتان وقت بگذارید و از خودتان مراقبت کنید. وقتی از خودتان مراقبت میکنید، انرژی بیشتری برای حمایت از شریک زندگیتان دارید. به سلامت جسمی و روحی خود اهمیت دهید.
17. درک کنید که تغییر زمان میبرد.
تغییر عادات و الگوهای رفتاری که سالها شکل گرفتهاند، زمان میبرد. صبور باشید و به شریک زندگیتان فرصت دهید تا با سرعت خودش پیشرفت کند. توقع نداشته باشید که یکباره به فردی کاملاً متفاوت تبدیل شود. پیشرفتهای کوچک را جشن بگیرید و به او نشان دهید که به تلاشهایش اهمیت میدهید. اگر هر دو نفر شما متعهد به بهبود رابطه باشید، میتوانید بر هر چالشی غلبه کنید. تغییر یک فرآیند تدریجی است، نه یک رویداد فوری.
18. بدانید که چه زمانی باید رها کنید.
اگر تمام تلاش خود را کردهاید و شریک زندگیتان هیچ تمایلی به تغییر نشان نمیدهد، باید در مورد آینده رابطه خود تجدید نظر کنید. گاهی اوقات، بهترین کار این است که از رابطه خارج شوید و به دنبال یک رابطه سالمتر و شادتر باشید. رها کردن یک رابطه همیشه آسان نیست، اما گاهی اوقات ضروری است. اگر رابطه به شما آسیب میزند و هیچ امیدی به بهبود آن وجود ندارد، باید از خودتان محافظت کنید. رها کردن به معنای شکست نیست، بلکه به معنای انتخاب سلامتی و شادی خودتان است.







رابطه با فردی که در ابراز احساسات مقاومت دارد مانند قدم زدن در یک مسیر ناهموار است. این مسیر نیازمند صبوری و درک عمیق از خاستگاه این رفتار است. برخی افراد تجربیاتی داشته اند که بیان احساسات را برابر با ضعف می دانند. در یک تجربه کاری، مشاوری را دیدم که با استفاده از تکنیک های غیرکلامی توانست اعتماد مراجعی را جلب کند که سال ها در لاک دفاعی فرو رفته بود.
ابراز احساسات مهارتی اکتسابی است که از کودکی شکل می گیرد. اگر این مهارت به درستی رشد نکند، فرد در بزرگسالی با چالش هایی روبرو می شود. در روابط، گاهی یک سکوت معنادار یا نگاه گرم می تواند بیشتر از هزار کلمه اثرگذار باشد. این موضوع به ویژه زمانی اهمیت پیدا می کند که کلام راه ارتباطی مناسبی نباشد.
ایجاد فضای امن برای بیان احساسات نیازمند رفتارهای مداوم و قابل پیش بینی است. وقتی فردی مطمئن شود که مورد قضاوت قرار نمی گیرد، گام های کوچکی برای بازکردن دلش برمی دارد. در یک جلسه خانوادگی شاهد بودم چگونه یکی از اعضا پس از ماه ها سکوت، در محیطی حمایتی شروع به صحبت کرد. این موضوع نشان داد محیط چقدر در این فرآیند مهم است.
برخی تصور می کنند این مشکل فقط با گفتگو حل می شود، اما واقعیت پیچیده تر است. گاهی نوشتن نامه، نقاشی یا حتی موسیقی می تواند دریچه ای برای بیان احساسات باشد. هنر درمانی در بسیاری از موارد راهی موثر برای کسانی بوده که در بیان کلامی مشکل دارند. این رویکردها در مطالب سایت شما به خوبی پوشش داده شده، به ویژه در بخش روانشناسی رابطه.
وقتی بحث فشار آوردن مطرح می شود، خط باریکی بین تشویق و اجبار وجود دارد. نکته کلیدی این است که پیشرفت را در گام های کوچک جستجو کنیم. انتظار تغییر یک شبه نه تنها واقع گرایانه نیست، بلکه ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. در چنین شرایطی، قدردانی از تلاش های کوچک شریک زندگی می تواند انگیزه بخش باشد.
موضوع جالبی که کمتر به آن پرداخته می شود، تفاوت های فردی در پردازش هیجانات است. برخی افراد نیاز به زمان بیشتری دارند تا احساسات خود را پردازش و سپس بیان کنند. شناخت این تفاوت ها می تواند از بسیاری از تعارض ها جلوگیری کند. از مطالبی که در این سایت منتشر شده می توان دریافت که نویسنده به این ظرایف روانشناختی توجه ویژه ای دارد.
در نگاه اول ممکن است این موضوع ساده به نظر برسد، اما کار با افرادی که در ابراز احساسات مشکل دارند نیازمند دانش و حوصله است. خواندن مطالب تکمیلی در این سایت دید تحلیلی خوبی به من داد، به ویژه در بخش هایی که به ریشه یابی این رفتارها پرداخته بود. این تجربه ثابت کرد که مسائل روانشناختی پیچیده تر از آن هستند که در نگاه اول به نظر می رسند.